«بسم الله الرحمن الرحیم؛ برویم». این سخنی بود که فاطمه رفسنجانی، یکی از فرزندان اناث رئیس تشخیص مصلحت، به نقل از ابوی خویش، پیش از حرکت به سمت ستاد انتخابات کشور عنوان نمود.
دیروز و در واپسین دقایق از مهلت ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم بود که اکبر هاشمی رفسنجانی و دوستان، برای نامزدی در انتخابات، به هر زحمتی که بود خود را بوسیله ماشین های لوکس شرکت مرسدس بنـز به حوالی خیابان دکتر فاطمی رساندند!
در این میان اما کمتر کسی حدس می زد که هاشمی 2005 سابق و رفسنجانی 2013 فعلی که تا پیش از این از پذیرش درخواست های ظاهراً گسترده مردمان ونک به بالا به جهت نامزدی در انتخابات آتی اکراه داشت، به ناگاه تغییر رویه دهد و در عنفوان 80 سالگی، اسبش را برای دولت یازدهم زین کند!
شاید بتوان عجز و التماس های سیدخندان دگراندیشان و یا نـذر دلار(!) صرافان تهران را در تصمیم به کاندیداتوری رفسنجانی دخیل دانست اما بسی ساده انگارانه خواهد بود که تصور کنیم علت اصلی حضور هاشمی در انتخابات یازدهم، یه موارد فوق محدود می شود.
کیست که نداند سردار سازندگی از خرداد 1372 تا بحال، چه در انتخابات مجلس ششم و چه در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری، تشنه رأی ملتی بود که هم اینک 20 سال است وی را از سطح اول سیاسی و تصمیم گیری کشور دور نگاه داشته اند!
این تشنگی به قدری طاقت از کف سردار کارگزاران ربوده است که علیرغم اختلافات عقیدتی پرشمار میان ایشان و افراط گرایان دوم خرداد، اعلام کناره گیری اکثر قریب به اتفاق نامزدهای منتسب به جریان اصلاحات، به نفع هاشمی رفسنجانی را موجب شده است!
چندی پیش بود که اصلاح طلبان تندرو، ایشان را عالیجناب سرخپوش خطاب می کردند و با وجود دشمنی محض با کاندیدای منتخب سوم تیر 84، انتخاب یکی از میان رفسنجانی یا احمدی نژاد را انتخاب میان بد و بدتر می نامیدند!
حال آنکه چگونه می توان شوری شور دگراندیشان اواخر دهه 70 در ضدیت با رفسنجانی را با بی نمکی کناره گیری نامزدهای اصلاح طلب 92 به نفع هاشمی هضم نمود، سوالی است که تاکنون نیز بی جواب مانده است!
اما در این میان شاید بتوان برگ برنده هاشمی در 24 خرداد 92 را، اقدامات خارج از عرف محمود احمدی نژاد دانست.
از این رو می توان پیش بینی نمود که شخص هاشمی رفسنجانی و هواخواهانش با چماق معروف یا همان سلاح منسوخ «دیدید گفتیم ...» به مقابله با رقبا و منتقدان خویش بپردازند و بدین ترتیب از پاسخگویی طفره رفته و محتملاً با استفاده از این مستمسک، مخالفانشان را از سر راه بردارند!
در چنین شرایطی پایبندی به گفتمان ناب سوم تیر 84، از جمله ضروریات انتخابات آتی بشمار می رود.
گرچه ممکن است برخی افراد برای نیل به این گفتمان، مسیری انحرافی را در پیش گیرند، اما گفتمان سوم تیر یا همان مسیر بازگشت به خط اصیل انقلاب، همچنان خدشه ناپذیر و مطلوب باقی خواهد ماند.
به عبارت بهتر خط اصیل انقلاب اسلامی فی ذاته مبرا از هرگونه عیب و نقص و اشکال است و اگر قصوری در تحقق اهداف آن ایجاد شود ناشی از کوتاهی و سستی مجریان آن است نه معیوب بودن گفتمان.
فلذا شایسته است که از سرزنش و نکوهش، بدخواهان نهراسیم و آزموده را دوباره نیازماییم و عرصه اجرایی کشور را به دست انقلابیون بسپاریم نه افراد مصلحت اندیش.
نظرات شما عزیزان: